تماس با ما : 09385429760
حساب کاربری من
مبتکر جشن تکلیف

سیدبن طاووس، مبتکر جشن تکلیف

سید بن طاووس یکی از علمای بزرگ اسلامی و از نوادگان امام حسن مجتبی(ع)، مبتکر جریان جشن تکلیف است. او وقتی پانزده سالش تمام شد و وارد سال شانزدهم شد، گفت باید شاکر باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید؛ لایق نبودم جزو خطاب «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» باشم، خداوند چیزی از من بخواهد، به من فرمان بدهد و من اطاعت کنم اما از امروز به حدّی رسیدم که خداوند به من دستور می‌دهد، با من حرف می‌زند، مرا مخاطب قرار می‌دهد و این روز عید من است. لذا جشنی گرفت و عدّه‌ای را دعوت کرده، پذیرایی کرد و شیرینی داد.

فرزندم اگر زنده ماندم هر سال روز تکلیفت را جشن خواهم گرفت!

سید بن طاووس که فقیهی نام آور و از مفاخر علمای شیعه است، نخستین کسی بود که برای فرزند خود «محمّد» جشن تکلیف گرفت. او در کتاب کشف المحجه بفرزندش صفی الدین محمد و دیگران سـفارشات‌ جـالبی در رابطه با جشن تکلیف نـموده که از‌ جمله‌ موضوعات زیر اسـت:

ای فـرزند!هـنگامی که بالغ شدی و خداوند تو را به شرف کمال‌ عقل‌ مفتخر‌ گردانید و به جائی رسیدی که قابلیت داشتی برای خدا نشست و برخاست کنی و با او سـخن بـگوئی‌ و در‌ پیـشگاه مقدسش کمر خدمت ببندی؛ تاریخ آن موقع را یـادداشت کـن‌ و آن را‌ نزد‌ خدا بهترین اوقات خود قرار ده و عید بگیر و هر سال که سن مبارکت به آن وقت‌ رسید‌ شکر‌ گـذاری‌ و صـدقه دادن و خـدمتگذاری خدا را که در آن لحظه گوهر عقل‌ به تو‌ موهبت کرده و بشر افـت‌ دنیا و آخرت راهنمائی فرموده است؛تجدید کن!
ای فرزند!خواهرت «شرف الاشراف‌» را‌ نیز اندکی پیش از آنکه به حد بلوغ بـرسد نـزد خـود خواندم و احکامی‌ را‌ که خداوند از هنگام تکلیف بوی دستور‌ داده‌ و از‌ او خواسته‌ اسـت بـرای او شرح دادم‌ و تفصیل‌ آن را در کتاب «بهجه الثمره» نوشته‌ ام. (فصل ۱۰۳)
ای فرزند!اگر من با فضل و عنایت‌ حضرت‌ بـاری تعالی زنـده مـاندم هر سال‌ روزی‌ را که‌‌ تو‌ به تکلیف‌ مشرف شده‌ ای؛ جشن خواهم گرفت و بـرابر‌ بـا‌ پانـزده سالی که از عمرت گذشته‌ است یکصد و پنجاه دینار(اشرفی)از‌ قرار‌ هر سال ده دینار؛بـه شکرانه ایـن‌ نـعمت عظمی در راه‌ خداوند‌ به فقراء می دهم. فعلا این مقدار‌ به دلم‌ خطور کرده است و اگر بـتوانم بـیشتر انفاق می کنم.
اگر پیش از رسیدن باین‌ آروز‌ رخت بسوی او کشیدم و چشم‌ از‌ دنیا‌ فرو بـستم به تو‌ و غـیر‌ تو وصیت میکنم که روز بالغ شدن و به تکلیف رسیدن‌ خودتان‌ را عـید بـدانید و جشن بگیرید و به شکرانه‌ این‌ موهبت در‌ راه‌ خدا‌ انفاق کنید! سپس به بالین‌ قبر مـن بـیا و آنـچه خداوند به تو ارزانی فرموده و هرکاری در آن روز نموده‌ای برای پدرت نقل‌ کن‌ که از بزرگان گذشته‌ روایت شـده‌ کـه‌ مردگان‌ سخنان‌ کسانی‌ را که به دیدن‌ آنها‌ می آیند و مردمی که اهل ایمان و یـقین می باشند؛ مـی شنوند.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبل
بعدی

نمایش 1–4 از 13 نتیجه